بهار

یک دفترچه یادداشت از زندگی دختری به اسم بهار

بهار

یک دفترچه یادداشت از زندگی دختری به اسم بهار

زینت داشت موهاشو میبافت

یاده موهای خودم افتادم توی حدود ۵ ساله پیش

الان موهام شاید نصفه اونموقس. دلم موهامو میخاد

دوست داشتم پا بکوبم زمین بگم من موهامو میخام. اما جلوی هم اتاقای مریم زشت بود. شبیه بچه های حسود میشدم


یک راه جدید پیدا کردم برای قطع کردن بهونه گیریام . تا صدای درونیم آه میکشه و میخواد بهونه بگیره ؛ یکی میزنم توی دهنش میگم درس بخون

باور کن جواب میده.باید امتحان کنی



خلاصه نویسی برای امتحان فیزیوگیاهی معجزه کرد. خلاصه نویسی فیته منه واسه حفظ کردن.یه روز عکسه یکی از خلاصه هامو میزارم که ببینی.شاید بدردت خورد



یک تست شخصیت هست که بهت میگه چه جور آدمی هستی.بنظرم این تست برای من که خوب کار کرده

میگه که اینجور آدما خیلی رمانتیک ان و حتی اگه توی رابطه ای ام نباشن؛ یکی خیالی برای خودشون میسازن

میبینم که راست میگه. دوباره مغزم گیر داده به میم. هرچندهمیشه گیر داده بود .خوابای مزخرف ؛هرهفته؛ مغزم یه چیزیش هست

امادلم دیگه هیچ چیزش نیست






نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.