-
PTSD man dars Visa, ghalb shekastam va omid be rushanie tahe tunel
چهارشنبه 24 مرداد 1397 22:33
hodod 2 hafte hast ba L J va Tani zendegi mikonam. chand ruz aval aali bud. bad khabar haye bad sar resid. baraye master az 4 ja reject shodam. kheili tajob kardam. Karhaye tamdid visam munde. Arsalan ke baham beham zadim, vali telephoni dar ertebat budim, hala dg javabam ro dorost nemide. dadash harf khodkoshi zad o...
-
بی تربیت
چهارشنبه 25 مرداد 1396 07:36
هیچ وقت تا بحال نفهمیده بودم که تربیت و رفتار با بچهچقدر مهمه. من دیروز بند ناف رو انیم با خالم برید خالم که فکر میکردم مادرمه و خود احمقش هی میگفت و نمیفهمید که با روان من و برادرمچه میکنه دیروز اعلام کرد که خاله بوده و نه بیشتر و من تا شنیدم خیلی گریه کردم و بعد انگار آروم شدم.
-
ای پدر
شنبه 21 مرداد 1396 11:35
هر روز دکتر هلاکویی گوش میدم انگار که پدرم رو در ۲۵ سالگی پیدا کردم و داره تربیتم میکنه میخوام ببخشم، خانوادم رو که در اوج وابستگی ولم کردن، تا تصمیم خودم رو پاش وایسم ،که می ترسیدن که حمایتم کنن و ولم کردن و من توی غربت کبود شدم. (اونجا هیچ چیز بدی نداشت ! اما مثل این بود که یهو بزارنت کره ماه اما تو کپسول هوا نداشته...
-
از عشق بگم برات
سهشنبه 17 مرداد 1396 10:57
یک نگاه کردم به پستهای قدیمم، دیدم زندگیم الان برام یه رویا بوده که کمتر از یه سال به واقعیت بدل شده.پس چرا من راضی نیستم و مدام میزنم توی سر خودم بخشی میتونه مربوط به سلامت روحی و فیزیکیم باشه که کم کم داشت و داره از دست میره مگر اینکه دست به کاری بزنم و خودمو جمع کنم بخشی مربوط به مقایسه کردن خودم با دیگران بخشی...
-
هزیون
پنجشنبه 30 دی 1395 00:37
امروز صبح از دنده چپ پا شدم بقض ته گلوم بود. فکرامتحانا از سرم در نمیرفت.همه پا رو پا اندختن و بلیط و هاستل رزرو میکنن برای مادرید اونوقت من باید سه تا امتحان بدم.بعد همش حس میکردم وقت کمه.کله پا میشم میفتم.سر نشسته بودم روی صندلی و نمیدوستم چکار کنم.منتظر شدم که همخونم بره بلکه جو سبکتر شه.رفت یاد خونه و کوچمون...
-
fighter
چهارشنبه 12 آبان 1395 22:15
Today another long 3 hours class. untill th emiddle it was fine and then i got lost.and desperate and sad. baby, i won't let my self to feel down. baby i'm having long days just for repeating all information that i suppose to know and it's not fair baby i don't wanna blame myself something is different in me. i don;'t...
-
letter
دوشنبه 10 آبان 1395 23:46
Honestly, I have been miserable , lost ,desprate and stupid at least in my second semester as a forieger master student. I am sure even if you ask people in my class ,they will show me to you as that person. it wasn't my fault or it doesn't mean that I am not working enough or i am a fool.no your mother used to be a...
-
پنج شنبه ی عزیز و دوست داشتنی
شنبه 16 مرداد 1395 22:13
مدارکم رو سفارت تحویل دادم. آقاهه تا دید بچه درس خونم مهربون شد و گفت ماها کاری به بچه درس خونا نداریم. آروم شدم. الانم در خدمت شمام بعد دو روز. تنم کوفته است به شدت. خستگی راه و کارهاس یا تیروعیدمه. به خودم قول داده بودم امسال جزو خوش تیپ ترینها شم.نشد.انقدر که تنبلم. انقدر که فکرهای مزاحم توی سرم زیاده. بازم سعی...
-
کسی که هیچوقت قولش یادش نمیره
یکشنبه 10 مرداد 1395 23:03
بلیطامو خریدم. خابگاه رزرو کردم. دوست پسرمو انتخاب کردم. سه روز دیگه وقت سفارت دارم. اگر نشد چی؟ اونوقت چی؟ ترسهامو نمیدونم به کی بگم. انقدر خستم که حوصله تکون دادن زبونم رو ندارم. دلم میخواست که میشد که به ارسلان بگم. بگم که میترسم. اگر نشد چی؟ یبار اوایل بی مقدمه گفت میام و میارمت. حرفش اون لحظه شایذ شیرین بود بعد...
-
لطف خودت
دوشنبه 4 مرداد 1395 19:12
به نام تو ۱۰ روز مونده به وقت سفارت. مدارک کم و بیش حاضرن. اعصاب خوردی خاص خودشو داره. خدایا کمکم کن که لطف خودت به سرانجام برسه. خدایا بردن بورس خوشترین خوشی بود. اگربگم خوشی های بیشتر میخوام ناراحت میشی؟ خدای مهربونم اگر تو به فکرم نبودی؛ هیچی نبودم. خدای عزیزم که همیشه بودی و هستی. خدایا لطفت رو به سرانجام برسون....
-
مول فلندرز
شنبه 12 تیر 1395 22:18
خب چطوره که وبلاگ نویس حرفه ای بشم؟؟ میتونم اینجا خوب بنویسم شاید دوتا خواننده پیدا کردم... هیجان انگیز بشه... با خورده اطلاعاتم به دیگران کمک کنم...وتنها نمونم فعلا. ایده خوبیه.اما حقیقتا خورده اطلاعات هم ندارم که مخ کسیو تریت کنم. رمانی شروع کردم به اسم مول فلندرز.بدک نیست اما مدتیه رمانی که میخوام پیدانمیکنم. که...
-
غر زدن گاهی غیرقابل جلوگیری
پنجشنبه 10 تیر 1395 20:28
خدای عزیز خیلی وقته که تنهام.۲۳ سالمه و هیچوقت عشق واقعی نداشتم. کسی منو واقعا دوست نداشته. توی آینه نگاه میکنم و میبینم که دختر زیبایی هستم.جدیدا انگار مهربون هم شدم . موفق هم هستم. اما چرا چرا تنهام . میترسم که قرار باشه تا ابد تنها بمونم. جدیدا از یاعسه شدن هم میترسم. میترسم تا سن یاعسگی پیر بشم اما تنها باشم. خدای...
-
کارهایی که باید در Lyon عزیز بکنم
جمعه 28 خرداد 1395 10:46
تا اینجا که فهمیدم این شهر علاوه بر زیبایی های سطح شهر و معماریش ؛ بخاطر غذاهاش خیلی مشهوره . حتما باید یکی دو وعده رو توی رستوران معروفی باشم و شام یا برانچ بخورم . :) خدا جونم منتظرم.بی صبرانه. At MyFrenchLife™, we love nothing more than to live as locals in the city of our choosing. There’s something magical about...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 15 خرداد 1395 14:48
حوصلم یکم سررفته درسها و امتحانا به قوت خودشون باقین.سلام میرسونن. گفتم یکم سرچ کنم از شهرهایی که قرار به امید خدا توشون زندگی کنم. این دانشگاه جزو ۵ دانشگاه برتر فرانسه هست و در شهر ی هست که ۳ شهر پرجمعیت فراسه محسوب میشه. به به ؛ دیگه بسه برم سراغ کارو زندگیم.
-
خدا خیلی باحاله
چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 00:16
خداجونم؛ چقدر خوبه که تورو دارم. عاشق این حس بودنت توی زندگیم هستم. همیشه بمون توی همه نفسام. خدایا عاشقتم
-
خدایا عاشقتم
شنبه 18 اردیبهشت 1395 21:32
بورس رو گرفتم. ۶ می ۲۰۱۶
-
خوابم میاد .بخوابم؟؟
یکشنبه 12 اردیبهشت 1395 22:20
اینجا یکم خودم رو سانسور میکنم. دسته خودم نیست .از یادداشت های منفی بدم میاد. وقتی بهشون نگاه میکنم حس بدی بهم منتقل میکنن. تصمیم گرفتم اینجا تاجای ممکن کلا مثبت باشم. باید تا ۶ می منتظر بمونم تا جواب هارو بدن. ---------------- hey god, how are you how is it going i'm fine...just spending my time .spending.....
-
دخترم
شنبه 11 اردیبهشت 1395 22:21
دلم دخترمو میخواد. دیشب یه خواب شیرین دیدم که توش دختر زاییده بودم.اینقدر ناز و ملوس بود که نگو اما انگار بابا نداشت اما هیچکس هم باهاش و با من مشکلی نداشت. هم خیلی دوسش داشتم وهم حرص میخوردم که توی این اوضاع سر در گم و بیکاری و درس؛ بچه واسه چیم بود... بعد بیدار شدم و دلم براش تنگ بود دلم دخترمو میخواد
-
قسمتی از ۳۶ ساعت باقی مانده
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 22:20
از پیشه لپ تاپ نمیتونم تکون بخورم. انگار که اگر چسبیده باشم بهش؛ معجزه ای میشه...قانع میشن که زود پیام بدن... تا الان که قانع نشدن...
-
انتظار ۲۸April
پنجشنبه 9 اردیبهشت 1395 11:12
چیز زیادی تا ۳۰ آوریل موعود نمونده. امروز ۲۸ امه. امروز و فردا آخرین روزهای کاری اند. انتظار انتظار... گاهی کلافم میکنه همش هندزفری گوشمه و یاهو ؛جی میل ؛فیس بوک؛ تلگرام ام تا بلکه خبری بشه. به کسی ام میترسم زنگ بزنم که ازم نپرسن چه خبر؟ چی شد. حتی به بهروز هم میترسم زنگ بزنم. ای خدا... خدای آسمونا...راضیم به رضای...
-
حافظ
شنبه 4 اردیبهشت 1395 15:49
نیمه های شب از خواب پریدم. صدای اکرم میومد.بیدار بود.نزدیکای اذان. نگاهی کردم به گوشیمم تا ساعت رو ببینم. دلم هم بخاطر سیرهایی که از دانشگاه چیده وخورده بودیم و هم استرس پیچ میخورد. دنبال فال قشنگم گشتم و دوباره خوندمش. چو آفتاب ؛می از مشرق پیاله برآید ...
-
انتظار جواب بورس
پنجشنبه 2 اردیبهشت 1395 13:41
یه پسر فیلیپینیه امروز اومد فیس بوک پست گذاشت که گویا جواب بورس ها رو eacea داره اعلام میکنه. احتمال داره همین روزها بیاد جواب ماهم. آقا اینو که نگفت... کلا شدم سرتاپا استرس. یکم کویین و کلد پلی گوش دادم و راه رفتم. شاید حاد که بشه گریه هم لازم بشه.! داشتم حس بردن بورس رو تداعی میکردم.... وای چه حس شیرینیه. بعدش گفتم...
-
یک اردبیهشت
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 23:03
امروز عاطفه رو دیدم. کلی حرف زدیم و خندیدیم.خیلی دختره شیرینیه از شوهرش و دوران دانشجوییش ؛از سهام؛ از بافتن گیس خوشگل. بعدشم کلی شیرینیه خونگگی خوشگل آورد و برای منم گذاشت که ببرم خابگاه. توی مسیر برگشتن رفتیم مغازه کتونی فروشی دست دو؛ که کتونیای اسکچرز و اکو داشت و قرار شاید ازش بخرم. بعد به باباجی بهروز دایی علی و...
-
بعد از ۴ ماه برگشتم :) دستم خدا رو شکر پر.
چهارشنبه 1 اردیبهشت 1395 11:01
بعد از حدود ۴ ماه دوباره برگشتم به وبلاگم. نمیدونم چرا اینجا رو فراموش کرده بودم. انقدر استرس ها بهم فشار آوردن که یه دفعه یاد اینجا افتادم که توش بنویسم. لیست آرزوهامو نگاه کردم و دیدم دوتا شون براورده شدن :). خدا این حس رو به همه قسمت کنه .خوبه. برای یکی از رشته های بورس اراسموس موندس مصاحبه قبول شدم و باید منتطر...
-
کسی میآید؛ کسی دیگر؛ کسی بهتر
سهشنبه 17 آذر 1394 19:43
من خواب دیده ام که کسی میآید من خواب یک ستاره ی قرمز دیدهام و پلک چشمم هی میپرد و کفشهایم هی جفت میشوند و کور شوم اگر دروغ بگویم من خواب آن ستاره ی قرمز را وقتی که خواب نبودم دیده ام کسی میآید کسی میآید کسی دیگر کسی بهتر کسی که مثل هیچکس نیست، مثل پدر نیست ، مثل انسی نیست ، مثل یحیی نیست ، مثل مادر نیست و مثل آن کسی...
-
آرومم؛ همه آرومن.
یکشنبه 17 آبان 1394 00:05
شنبه ی دیگه امتحان تافل دارم خونه آرومه؛ اتاق آرومه؛ منم آرومم؛هم تنم و هم روحم صدای بخاری فقط میاد و کلیدهای کی برد و تیک تاک ساعت و یکم باد. زندگیمو الان باید بزارم روی توقف که این آرامش جایی فرار نکنه خوابم میاد فردا دوباره یه سفر دیگه دارم من عاشق سفرم. با همه ی غربتهاش من عاشق جاده ام. این دفعه عشقمون دو طرفس.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 28 مهر 1394 23:55
گاهی اوقات به سلامتی فکری ومغزی خودم شک میکنم چی باعث میشه به کسی که تنم رو ازم خواسته باز پیام بدم و باز رابطه باهاشو بخوام با کسی که تاحالا از نزدیک ندیدم کسی که اسمشم بهم دروغ گفته بود یعنی انقدر بی صبر و بی تاب شدم برای کسی که حتی وانمود کنه دوستم داره که درکش برام سخته
-
هنوز هم اینجا نشستم منتظرت تا کامل بیای
دوشنبه 27 مهر 1394 22:59
بیا قبول کنیم که هیچ کی ازم خوشش نمیاد و نیومده. هیچوقت. به من چه که کورن و نه خوبیامو میبینن و نه قشنگیامو. با اینکه رمانتیکم شاید بهتره به این فاز زیاد دور نداد . .. . بیا بشیم یه دختره قوی و مستقل که میخواد دنیا رو یه کوچولو بهتر کنه... به قول اون دختره من به این مراسم رقص دعوت نشده بودم اما انقدر قشنگ میرقصم که از...
-
بمون
دوشنبه 20 مهر 1394 23:57
دوستت دارم بیشتر از همه ی عمرم. یاد اینکه ازت جداشدم اذیتم میکنه. توکه اذیت نشدی من زجر کشیدم به اندازه ی همه ی لحظه ها ی دوریت اما لج کرده بودم... اینکه قبول کردی برگردی معجزه بود بمون باهام تاآخر توبرام کافی از هرکی غیر از تو خستم توبمون برام دستتو بکش لای موهام. بازم بهم لبخند بزن.بازم پیشونیمو ببوس دوستت دارم
-
دلم چیزی میخواد که توی مغازه ی هیچ عطاری نیست
دوشنبه 20 مهر 1394 00:02
توی این گیرودار دلم حس تنهایی میکنه و بیکسی هرچندنباید جدی گرفت چون الان ۱۲ شبه دقیق من این موقع ها حالوروزم هیچ جالب نیست. بخوابم...بخوابم... صبحها ماله منه.همیشه.