بهار

یک دفترچه یادداشت از زندگی دختری به اسم بهار

بهار

یک دفترچه یادداشت از زندگی دختری به اسم بهار

یک اردبیهشت

امروز عاطفه رو دیدم.

کلی حرف زدیم و خندیدیم.خیلی دختره شیرینیه

از شوهرش و دوران دانشجوییش ؛از سهام؛ از بافتن گیس خوشگل.

بعدشم کلی شیرینیه خونگگی خوشگل آورد و برای منم گذاشت که ببرم خابگاه.

توی مسیر برگشتن رفتیم مغازه کتونی فروشی دست دو؛ که کتونیای اسکچرز و اکو داشت و قرار شاید ازش بخرم.

بعد به باباجی بهروز دایی علی و کریم و آقا مهدی زنگ زدم و روز مرد رو تبریک گفتم و کلی خوشحال شدن.

:)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.