بهار

یک دفترچه یادداشت از زندگی دختری به اسم بهار

بهار

یک دفترچه یادداشت از زندگی دختری به اسم بهار

غر زدن گاهی غیرقابل جلوگیری

خدای عزیز

خیلی وقته که تنهام.۲۳ سالمه و هیچوقت عشق واقعی نداشتم. کسی منو واقعا دوست نداشته. توی آینه نگاه میکنم و میبینم که دختر زیبایی هستم.جدیدا انگار مهربون هم شدم . موفق هم هستم.

اما چرا چرا تنهام .

میترسم که قرار باشه تا ابد تنها بمونم.

جدیدا از یاعسه شدن هم میترسم.

میترسم تا سن یاعسگی پیر بشم اما تنها باشم.

خدای عزیز به قولی که دادی عمل نمیکنی؟

صبر رو تا حدی یاد گرفتم. اما به پیر به پیغمبر ؛ تنها بودن واسه دختر رمانتیکی مثل من سمه. خودت میدونی.

هرکی دوروبرمه داره جفت میشه الا من.


خیل خب؛ هدف بعدی توی لیست آرزوم  رو گذاشتم پیدا کردن نیمه گم شدم. میخوام اصلا مدل قیافش و انگشتر و خونمون رو انتخاب کنم

میدونم که یکم احمقانه شاید باشه؛ اما میدونم و ایمان دارم که بلاخره میشه.



نظرات 2 + ارسال نظر
نیلوفر پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 21:31 http://maloosak.69.mu

سلام با آرزوی ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده خیلی خوشحال میشم به منم سر بزنین.
98168

آب شیرین کن دریایی پنج‌شنبه 10 تیر 1395 ساعت 20:52 http://goo.gl/oyzvAK

ممنون عالیه مطالب نماز روزه هاتون قبول

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.